به سرنوشت گفتم با آنکه با احساسم بازی کرد چه کنم ؟ انگشت بر لبانم گذاشت
گفت صبور باش ،بسپارش به ما که هیچ احدی از سرنوشتش خبری ندارد .
&&&&&
از دوریت هم دلم می سوزد هم جگرم ، دوگانه سوزم کردی عزیزم .
آقا عبد
&&&&& نمی دونم تو رو نفرین کنم یا این دلم ؟ نمی دونم تویی حل مشکلم یا مشکلم ؟
با تو عاشقانه بودم پس چرا حسرت یه روز عشق موند به دلم ؟
آقا عبد
&&&&&
پازل دل کسی رو بهم ریختن هنر نیست ، هر وقت با تیکه های شکسته ی دل
یک نفر پازل دل جدید براش ساختی هنر کردی .
مریم
&&&&&
قارقار خبردار دلم شده بی قرار ، دلمو نبر اینجوری دوست دارم بدجوری .
مریم
&&&&&
تا که بودیم نبودیم کسی کشت ما را غم بی همنفسی ،
تا که رفتیم همه یار شدند خفته ایم و همه بیدار شدند
قدر آیینه بدانید چو هست نه در آن وقت که افتاد و شکست .
یوسف
&&&&&
سلام من یه بوس کوچولو هستم که جامو گم کردم اجازه هست روی لبات بشینم ؟
یوسف
&&&&&
درون دل که پیدا نیست پر از زندان و زندانیست
تو را محکوم آن کردم نمی دانم دلیلش چیست ؟
سبب شاید همین باشد بدون تو نباید زیست .
یوسف
&&&&&
حتی اگه دیدن تو بشه برام عین محال ! مهم اینه دوست دارم فاصله ها رو بی خیال
یوسف
&&&